سلولهای انفرادی، احتمالا در زندان اوین، تهران
برخی آن را «دانشگاه اوین» مینامند. ولی در عالم واقعیت یکی از خوفناکترین و بدنامترین زندانهای جهان است.شبکه خبری آمریکایی «فاکسنیوز» به بهانه بازداشت سعید عابدینی، کشیش آمریکایی ایرانیتبار، که اکنون در زندان به هشت سال حبس محکوم شده است نگاهی دارد به وضعیت زندان اوین و روش برخورد مقامات این زندان با زندانیانی که بیش از سه دهه گذشته در این بازداشتگاه اسیر بودهاند.
فاکس مینویسد که شکنجههای جسمی و روحی، اعدامهای ساختگی، بازجوییهای خشن و بیرحمانه، روشهای رایج از برخورد با زندانیان اوین است. در سالهای اول انقلاب اسلامی و در دوره به اصطلاح «تصفیه» این زندان در تابستان ۱۳۶۷ چندین هزار نفر از مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی که دورهای را در این زندان در حبس بودند به جوخههای اعدام سپرده شدند.
زندان اوین که در شمال غرب تهران و در دامنههای رشته کوه البرز واقع شده محل بازداشت بیش از ۱۵ هزار زندانی است. در گذشته بخش اعظم زندانیان را زندانیان سیاسی و عقیدتی تشکیل میدادند، ولی در سالهای اخیر مجرمان عادی از جمله قاتلان، سارقان و افراد مرتکب به جرایم جنسی و مواد مخدر نیز در این زندان نگهداری میشوند.
مدیر مرکز اسناد حقوق بشر در ایران به شبکه خبری «فاکسنیوز» میگوید: «برای بسیاری از ایرانیان زندان اوین نماد سرکوب سیاسی و شکنجه و کشتار مخالفان حکومت است و امروز نیز هنوز هم هر فردی که از نظر حکومت خطرناک تشخیص داده شود در سلولهای این زندان مخوف نگهداری میشود.»
زندان اوین در دوران محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، ساخته شد. در سالهای پایانی حکومت پهلوی بسیاری از مخالفان سیاسی آن رژیم در این زندان به سر میبردند. در میان آنها علاوه بر دانشجویان، روشنفکران و فعالان سیاسی گروههای چپگرا، ملیگرا و مسلمان تعدادی از فعالان وابسته به روحانیون که بعدها رژیم اسلامی را تاسیس کردند هم بود.
از سال ۱۹۷۹ و زمان تاسیس جمهوری اسلامی ایران تاکنون زندان اوین در هر دوره معینی محل نگهداری، شکنجه، بازجویی و اعدام مخالفانی بوده است که در آن مقطع از نگاه رهبران ایران دشمنان خطرناک نظام تلقی میشدند.
به گفته مدیر مرکز اسناد حقوق بشر در ایران، پس از اعتراضات سیاسی گسترده بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تعداد زیادی از چهرههای فعال و مهم این جنبش، روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر در اوین زندانی شدند.
مارینا نعمت در سال ۱۹۸۱ وقتی که فقط شانزده سال داشت بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی میگوید: «از لحظه ورود به زندان به ما چشمبند زدند و در تمام ساعتها و روزهایی که منتظر بازجویی بودیم یا در فاصله جلسات بازجویی مجبور بودیم با چشمبند بنشینیم و هر گونه حرکت کوچکی باعث میشد ما را به شدت کتک بزنند.»
مارینا نعمت که اکنون استاد دانشگاه تورنتو است و کتابی در مورد خاطرات دوره زندان خود نوشته است میگوید هدف آنها از بازجوییهای بیرحمانه و خشن مجبور کردن زندانیان به اعتراف به اعمالی است که نکردهاند. هدف آنها این است که زندانی بپذیرد «علیه امنیت نظام» اقدام کرده و به این ترتیب جرم سنگینی را که میتواند مجازات شدیدی داشته باشد به وی تحمیل کنند.
مارینا نعمت در ادامه مصاحبه با شبکه خبری «فاکسنیوز» روشهای شکنجه، بازجویی و شرایط زیست دهشتناک زندانیان سیاسی دهه ۱۳۶۰ در زندان اوین را تشریح میکند. وی میگوید که در تجربه شخصی او وحشتناکترین روش اعمال فشار و شکنجه زندانیان بردن آنها به جوخههای اعدام ساختگی بود.
وی میافزاید: «پس از قرار گرفتن در مقابل جوخه اعدام و آماده شدن آنها برای تیراندازی یکباره یکی از ماموران مرا به کناری کشید و بعد به سلول بازگرداند. وقتی گفتم من هیچ گاه دادگاهی نشدهام وی در پاسخ گفت چرا دادگاه تو برگزار شده ولی خودت آنجا نبودی!»
یکی دیگر از کسانی که در سالهای اخیر زندان اوین را تجربه کرده رکسانا صابری خبرنگار و فعال حقوق بشر است که در سال ۲۰۰۹ مدتی در اوین بود. وی چند سال پیش به ایران سفر کرده و مشغول نوشتن کتابی درباره مسائل اجتماعی ایران بود. اتهام وی به گفته بازجویان جاسوسی برای سازمان سیا بود.
رکسانا صابری به شبکه «فاکسنیوز» میگوید: «من این اتهام را تکذیب کردم، ولی تحت تاثیر تمامی فشارهای زندان از جمله بیارتباطی با جهان خارج، نداشتن ملاقات و حتی وکیل و بالاخره فشارهای روانی بازجوها من مجبور شدم اعتراف کنم که جاسوس هستم.»
وی در مراحل بعدی بازجویی این اعتراف را تکذیب میکند، ولی مقامات زندان با اتکا به همان اعتراف اجباری وی را به هشت سال حبس محکوم میکنند. او میگوید که تحت تاثیر فشارهای بینالمللی و کارزار رسانهای گستردهای که در حمایت از وی به راه افتاده بود بالاخره بعد از صد روز از زندان آزاد شد.
شبکه خبری «فاکسنیوز» میافزاید که فشارهای بینالمللی و کارزارهای رسانهای در موارد دیگر مثل آزادی کشیش یوسف ندرخانی موثر بوده است. اما تعداد بسیار زیادی از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر و اقلیتهای مذهبی و قومی هنوز در زندان اوین هستند.
یک نمونه از این زندانیان محمدعلی دادخواه از وکلای مدافع حقوق بشر است که وکالت کشیش یوسف ندرخانی و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی و عقیدتی را برعهده داشته است. به گفته نزدیکان و خانواده وی، وضعیت جسمی آقای دادخواه بسیار نگرانکننده است.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen