درباره من سلام به همهٔ خوانندگان محترم: نظر به اینکه وبلاگ قبلی من:"نگاه من نگاه" برای هموطنان مقیم

Sonntag, 13. Januar 2013

رئیس زندان به زانیار گفته تو اعدامی هستی، درمان می‌خواهی چه‌کار؟



پدر زانیار مرادی که به همراه لقمان مرادی به اعدام محکوم شده به دویچه وله می‌گوید در روزهای اخیر مامور آمار زندان با زانیار و لقمان صحبت کرده و به آن‌ها گفته "پس چرا تا حالا حکم اجرا نشده، چرا شما را اعدام نکرده‌اند؟".

اقبال مرادی پدر زانیار مرادی که به همراه دوست خود لقمان مرادی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است به دویچه وله می‌گوید پس از آن‌که فرزندش زانیار به دلیل شکنجه در زندان درخواست معالجه کرده است، شخصی به نام "مردانی" رئیس زندان رجایی‌شهر به زانیار مرادی گفته است: «تو که اعدامی هستی، دیگر برای چه دکتر می‌خواهی بروی؟».

پدر زانیار مرادی اتهام قتل فرزند امام‌جمعه مریوان توسط زانیار و اقبال مرادی را سناریویی ساختگی توسط کادرهای اداره اطلاعات عنوان می‌کند.

زانیار و لقمان در مرداد ماه ۱۳۸۸ در مریوان دستگیر شدند. این دو پس از اطلاع از صدور حکم اعدام در نامه‌ای نوشتند که زیر شکنجه مجبور به اعتراف شده و هیچ نقشی در ترور فرزند امام جمعه مریوان نداشته‌اند.


دویچه وله: شما کی و چه طور متوجه شدید که احتمال اعدام پسرتان زانیار و دوست او لقمان مرادی وجود دارد؟ چه طور به آن‌ها اعلام کردند که حکم اعدام اجرا خواهد شد؟

پدر زانیار مرادی: متاسفانه حدود ۱۰ روز پیش از مریوان که یکی از شهرهای کردستان ایران است و زادگاه من و زانیار است متوجه شدیم دادستان کردستان و امام‌ جمعه مریوان که شاکی اصلی این پرونده است و خودش هم در این سناریوسازی با کادرهای اطلاعات همراه است، از طرف وزارت اطلاعات به تهران فراخوانده شده‌اند. ما هیچ دلیلی برای احضار آن‌ها به تهران نمی‌بینیم.

بعد از دو روز که ما سکوت کردیم، اجرای احکام، لقمان و زانیار را فرامی‌خواند و یک نفر که خود را مامور آمار زندان معرفی می‌کند، حدود دو ساعت و نیم با زانیار و لقمان حرف می‌زند. ما از محتویات حرف‌هایی که بین آن‌ها رد و بدل شده خبر نداریم ولی از طرف یکی از زندانیان که دوست زانیار و هم‌بند او بوده است به ما اطلاع دادند که به زانیارو لقمان گفته‌اند "پس چرا تا حالا حکم را به اجرا درنیاورده‌اند، چرا شما را اعدام نکرده‌اند؟"

زانیار هم در جواب به او گفته است ما بی‌گناه هستیم و بارها و بارها درخواست تجدیدنظر در پرونده و در خواست محاکمه در انظار عمومی با حضور وکیل به‌دور از هیچ‌نوع خشونتی داشتیم ولی تا به حال از طرف هیچ مسئولی یا دستگاه قضاییه پاسخی به ما داده نشده است.
لقمان مرادی که به همراه دوست خود زانیار مرادی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است

در صحبت‌های‌تان به سناریوسازی وزارت اطلاعات و امام‌جمعه اشاره کردید. مقامات قضایی ایران زانیار و لقمان مرادی را به قتل فرزند امام جمعه مریوان متهم کرد‌ه‌اند، لطفا بفرمایید ماجرا از چه قرار است و چرا به پسرتان و دوست او چنین اتهامی وارد شده است؟

من یک فعال سیاسی هستم و عضو یکی از احزاب کردستان بودم. به دلیل فعالیت‌های سیاسی، نظام با من خصومت‌های زیادی دارد. من خودم سال‌ها زندانی سیاسی بودم. اعضای خانواده‌ام بارها و بارها مورد بی‌احترامی قرار گرفته‌اند و زندانی شده‌اند.

در ایران هر کسی با ایدئولوژی نظام مخالفت کند به او مهر ضدانقلاب می‌زنند. ۱۰، ۱۵ روز قبل از این‌که زانیار را دستگیر کنند، تروریست‌هایی که دست پرونده ایران بودند به عمق خاک عراق آمدند و من را به‌شدت زخمی کردند. به پشت من نه گلوله اصابت کرد. خوشبختانه نتوانستند من را بکشند. بعد از ۱۵ روز زانیار را گرفتند. ابتدا فکر می‌کردم زانیار را گرفته‌اند تا من را وادار به سکوت بکنند. بعد از نه ماه بی‌خبری رسانه اطلاعات یا همان Press TV، اعلام کرد زانیار جاسوس بریتانیا بوده و با یکی از احزاب کردی ارتباط داشته است.

چند روز بعد وقتی نتوانستد این سناریو را به سرانجام برسانند و نتوانستند اتهام جاسوسی زانیار را ثابت کنند، به او اتهام قتل فرزند امام جمعه مریوان را زدند.

تمام اهالی مریوان می‌دانند و خود امام جمعه مریوان هم به خوبی می‌‌داند که چه کسی قاتل فرزندش است. یک سری قتل‌های زنجیره‌ای توسط کادرهای اطلاعات در مریوان صورت گرفته بود. اطلاعات به خاطر ترس از رسوایی کسی را گیر نیاورد غیر از مسئله زانیار و لقمان. لقمان مرادی فقط رفیق زانیار مرادی است و بین آن‌ها یک وجه تشابه فامیلی است.

سایت‌های حقوق بشری در آخرین نامه‌ای که زانیار و لقمان مرادی در زندان رجایی شهر به صورت مشترک نگاشته‌اند، منتشر کرده‌اند. در این نامه به شکنجه اشاره شده است. شما چه اطلاعی از احتمال شکنجه پسرتان در زندان برای گرفتن اعتراف دارید؟

هر کسی رنجنامه اول زانیار یا همین رنجنامه دوم را خوانده باشد، پی می‌برد که چه بی‌عدالتی‌هایی درباره این دو بچه مظلوم صورت گرفته و با ابتدایی‌ترین شیوه‌های غیرانسانی آن‌ها را شکنجه داده‌اند.

زانیار حتی پس از آن‌که این شکنجه‌های طاقت‌فرسا را تحمل کرد، بارها و بارها درخواست پزشک کرده است. چون سه تا چهار مهره پشتش بر اثر شکنجه‌های کادرهای اطلاعات ضربه دیده و شکسته شده است.

زندانیان زندان رجایی‌شهر شاهد بوده‌اند و گواهی می‌دهند که حدودا از چهار سال پیش به دلیل همین شکنجه‌ها زانیار نمی‌تواند روی پای خودش بایستد. زانیار بارها درخواست درمان و پزشک و معالجه کرده است، حتی دادستان هم موافقت کرده است، دکتر بیمارستان موافقت کرده است ولی شخصی به نام "مردانی"، که مسئول آن زندان است به دلایل مبهمی ممانعت کرده و حتی یک‌بار به زانیار گفته است: "بدبخت تو که اعدامی هستی، دیگر برای چه دکتر می‌خواهی بروی؟".

در رنجنامه آخر نوشته شده است که زانیار و لقمان مرادی از امام‌جمعه مریوان به دلیل "جایگاه دینی" توقع داشته‌اند تا به وعده خود عمل بکند و به بی‌گناهی آن‌ها اذعان کند. آیا امام جمعه مریوان قبلا چنین وعده‌ای داده بوده است؟ شما در جریان هستید؟

بله، من در جریان هستم، در ابتدا این بچه‌ها شکنجه‌های وحشیانه‌ای می‌شوند و حتی به تجاوز جنسی تهدید می‌شوند. به لقمان می‌گویند که پدر و مادر و خواهرت را جلوی چشمت می‌آوریم و بلا سرشان می‌آوریم. در رنجنامه اول لقمان به همین مسئله اشاره کرده است. چون به من دسترسی نداشتند به زانیار گفته‌اند پدرت که دست ما نیست ولی خودت هستی. به او گفته‌اند پدرت که علیه امنیت ملی اقدام می‌کرد فکر نمی‌کرد که تو روزی دست ما بیفتی و بلا سرت بیاوریم. ما از تو به عنوان گروگان استفاده می‌کنیم و بعد تو را می‌کشیم. این مسئله را زانیار در رنجنامه اول اظهار کرده است.
امام جمعه مریوان هم در این سناریوسازی دست داشته. وقتی مردم پیش او می‌روند به دروغ به آن‌ها می‌گوید "من از لقمان و زانیار شکایتی ندارم، قاتلان پسر من عوامل اداره اطلاعات هستند". ولی دروغ می‌گوید چون امام جمعه مریوان در یک سناریو ساختگی و یک بازی سیاسی که که توسط کادرهای اطلاعات طراحی شده قرار گرفته و نه راه پس دارد و نه راه پیش.

با توجه به نامه‌ای که زانیار و لقمان نوشته‌اند، هنگام قبول اتهام توسط زانیار و لقمان، امام جمعه مریوان هم حضور داشته و به آن‌ها قول شرف داده است که شما بیایید به‌خاطر این‌که حیثیت نظام به‌خطر نیفتد این قتل را بر عهده بگیرید و من قول شرف می‌دهم که نگذارم حتی بیست‌وچهار ساعت در زندان بمانید و آزادتان می‌کنم. این سخنان بین لقمان و زانیار و امام جمعه مریوان و کادرهای اطلاعات صورت گرفته است.

از نهادهای مدنی و مدافعان حقوق بشر و کمپین‌های حقوق‌بشری که در راستای مسئله لقمان و زانیار تشکیل شده، از همه‌شان تک‌تک تشکر می‌کنم و امیدوارم بتوانند اقدام مناسبی برای توقف‌ اعدام همه زندانیان مخصوصا در مورد لقمان و زانیار انجام دهند.

علی‌ اخوان پور   يکشنبه 24 دی 1391

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen