علی اخوان پور:
با تشکیل حکومت صفویان ؛ شیعه به دربار برده میشود و پادشاهان صفوی برای مقابله با قدرت دولت عثمانی ــ که دارای مذهب سنی بودند و مذهب سنی دین رسمی دولت عثمانی بود ــ مذهب شیعه را به دین رسمی کشور تبدیل نمودند . بدین ترتیب راه برای ورود سران ؛ شیوخ و متولیان " فقه " شیعه از کشورهای مختلف به دربار صفویه هموار گردید . با ورود علمای شیعه و تمرکز یابی آنان در دربار صفوی ؛ " فقه " شیعه دیگر از حالت بحث ؛ تدوین ؛ نوآوری و اجتهادِ گذشته خارج شده و از این به بعد ؛ فقهای شیعه به طمع نان و نام در گیر امور حکومتی ــ دولتی ــ شدند . یعنی فقیهان شیعه از این پس جمع شدند تا برای دولت شیعه صفوی یک فقه تبلور یافته شیعی دست و پا کنند تا بر اساس آن دولت بتواند مردم را تربیت و امورات کشور را حل و فصل نماید .
در همین دوره بود که ؛ نطفه بندی اولیه القاب و اسم گذاری برای سلسله مراتب آخوندی بسته شد ــ در این دوره بود که برای علامه حِلّی که جزئی ار ارکان حکومت صفوی شده بود ؛ لقب " آیت الله " بکار برده شد ــ امّا ؛ اگر چه نطفه بندی اولیه این طرح در دوره صفوی صورت گرفته بود ؛ ولی طرح نهائی ؛ تکمیلی و اصلی سلسله مراتب و رتبه بندی و اعطا القاب به آخوندها در واقع در دوره قاجاریه کامل و بپایان رسید ــ و هم پیمانی استراتژیک و علنی " شاه " و " شیخ " با مشروعیت بخشی روحانیت به پادشاهان قاجار و از جمله مشروعیت و اعتبار به فتحعلی شاه قاجار توسط " ملا احمد نراقی " پدر آرمانی " روح الله خمینی " ؛ پرده برداری شد ــ همچنین بحث مرجع1 و تقلید2 از مجتهد جامع الشرایط نیز در همین دوره تئوریزه و تدوین گردید .
القاب آخوندی عموما" از طرف حکومت3 ــ بر حست موقعیت و خدمات آخوندها به حکومت ــ همزمان و به موازات القابی که برای پادشاهان ؛ وزرا و سایر مقاماتِ دربار و دولتِ قاجار تعیین میشد ــ به آخوندها نیز اعطا می شد . القابی مانند ثقه الاسلام ــ که پائین ترین رتبه آخوندی بود ــ ؛ حجت الاسلام و آیت الله و ...... بعد که تعداد آیت الله ها زیاد شد ؛ برای تفکیک و تمیز و مشخص کردن درجه و شأن هر یک از آیت الله ها ؛ لقب آیت الله عظما و .... نیز به القاب اضافه گردید .
بنابراین پیدایش این القاب ربطی به اسلام نداشته و ندارد ؛ یعنی ذاتی اسلام نبوده و نیست . به عبارتی پاسخی به نیاز حکومتگران دوره صفویه و قاجار و برای اعتبار و مشروعیت بخشی به پادشاهان و تثبیت اقتدار آنها بوده است . از آنجا که در این دوره روحانیون ــ بخصوص روحانیون طراز اول و شناخته شده ــ جزئی از دربار و ارکان قدرت بودند ؛ به موازات تخصیص القاب به پادشاهان ؛ وزرا و مقامات حکومتی ؛ می بایست برای تقدیس روحانیونی که به پادشاهان مشروعیت و اعتبار می بخشیدند ؛ القابی نیز به روحانیون اختصاص داده شود .
یعنی القاب آخوندی و سلسله مراتبی که امروزه در حوزه های علمیه قم ؛ اصفهان ؛ مشهد و ...... بکار میرود ریشه در ساختار سیاسی حکومتهای صفویه و قاجار دارد و برای آخوندهائی که در دربار حکومتهای صفوی و قاجار بکار مشغول بوده اند ــ و به عبارتی برای آخوندهای سیاسی ــ ؛ بکار می رفته است . بعدا" در دوره پهلوی ــ بخصوص در دوره پهلوی دوم ــ بر اساس همین القاب در حوزه علمیه قم ؛ رتبه بندی روحانیون نهادینه شد .
همین جا باید توضیح دهم که ؛ روحانیت در حوزه علمیه قم ؛ قبل از تأسیس نظام جمهوری اسلامی ــ و بخصوص تا پیش از یک شبه آیت الله شدن سید علی خامنه ای ــ نسبت به اعطا و بکارگیری این القاب حساسیت داشت و مواظب بود که این القاب بیهوده به کسی که مدارج لازم حوزوی را طی نکرده است تعلق نگیرد . در نظام جمهوری اسلامی و بخصوص در دوره خامنه ای حرمت و اعتبار این القاب از میان رفت و این القاب براحتی و مانند نقل و نبات به آخوند های حکومتی داده شد .
بدین ترتیب نهاد اجتماعی شیعه در این دوره ها پا گرفت و نهادینه شد و برای اولین بار در تاریخ شیعه شاهد سیادت یک و یا چند تن از مجتهدان و فقیهان بر دیگران و پذیرش ولایت و رهبری ایشان از سوی دیگر مجتهدان و روحانیون در شهرهای مختلف ایران و دیگر کشورهای شیعه بودیم . این نهاد روحانیت که محصول دولت شیعی صفوی بود و ربطی به اسلام نداشت ؛ بیشتر نهاد فقه بو د تا علوم اسلامی دیگر مانند فلسفه و یا عرفان ( بعدا" بیشتر توضیح می دهم ) .
بنابراین در این دوره است که سازمان کار روحانیت همراه با سلسله مراتب حوزوی رسمیت می یابد و بعد از این فاجعه است که راه ورود متولیان دین به امر سیاست باز می شود . و از جمله " شیخ نورالدین کرکی " معروف به " محقق ثانی " وارد دربار صفوی شده و در زمان شاه " اسماعیل صفوی " به مقام " شیخ الاسلامی ــ" نایب امامی " ــ رسید و باز سازی " نیابت امامی " که از پایان عصر " غیبت اصغر " به سایه رفته بود دوباره از سرگرفته میشود و ادامه می یابد تا امروزه که سید علی خامنه ای معروف به " علی گدا " نایب بر حق امام زمان می شود و دولت احمدی نژاد ؛ دولت ظهور نامیده شده و برای ظهور قبل از موعد " امام غایب " برنامه ریزی میکند .
امروزه بیش از هر زمان دیگر ؛ بدلیل بی اعتنائی و لگد مال شدن ارزشها و پرنسیب های حوزوی در اعطا القاب به روحانیون توسط سید علی خامنه ای ؛ روحانیت موجود در نظام جمهوری اسلامی ــ بلحاظ دنباله روی و تأمین منافع حکومت و رو در روی مردم قرار گرفتن ــ بیشتر به روحانیت شیعه در بار صفوی شبیه میباشد تا روحانیتِ تا حدودی مستقل و خود مختار قبل از انقلاب 57 . بی دلیل نبود که مرحوم منتظری گفته بود : حکومت با درآمدهای سرشار نفتی ؛ قدرت روحانیت را هم خریده است .
امّا امروزه دیگر بخاطر کثرت جنایت و فساد توسط آخوندها در این 34 سال ؛ شدت کینه و تنفر از آخوندها و همدستان آنها بحدی است که بعد از سرنگونی نظام ولایت فقیه و تعیین تکلیف شدن " نهاد روحانیت " و رسیدگی به جرائم آخوندها در دادگاه های صالحه ؛ حتی در مورد امکان زندگیِ سربلندانه آنان در میان مردم ایران تردیدی جدی وجود دارد .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen