علی اخوان پور:
سلول انفرادی در دنیای توسعه یافته و آزاد سلولی است دارای دستشویی با رنگهای دل مرده و یک لامپ کم نور (لابد برای پایین آوردن مصرف برق زندان)، تخت خواب و پنجره، و در فلزی با سوراخ کوچکی برای ارتباط زندانبان و زندانی. این شرایط فقط برای جدا نگاه داشتن زندانی از دیگر زندانیان است. اما انفرادی در کشورهای استبدادی و رژیمهای تمامیت طلب روشی برای شکستن زندانی و از میان بردن فردیت وی بدون بسیاری از امکانات فوق است.
۱) سلولهایی که از فرط کوچکی توسط زندانیان قبر نامیده میشود. وقتی زندانی در این سلول میخوابد سرش با دیوار، چهار انگشت و پایش با در سلول چهار انگشت فاصله دارد. بدن زندانی در عرض سلول هم به اندازهٔ یک آرنج با دیوار فاصله دارد. این سلولها به زندانی احساس زنده به گور شدن میدهد؛
۲) سلولهایی که هیچ شباهتی به چهار دیواری ندارند و در اصطلاح مقامات زندان تابوت نامیده شدهاند. تابوت به منزلهٔ یکی از اختراعات دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی، محفظهای است که یک ضلعش دیوار است، دو تا ضلع دیگرش تختههای چوبی است در ابعاد بین ۹۰ سانتی متر تا دو متر و ضلع چهارم که پشت زندانی است باز است و رو به فضای درونی اتاق. درون تابوت که نوع خاصی از انفرادی با مایههای ایدئولوژیک است زندانی باید ۲۴ ساعته چشم بند به چشم داشته باشد. (گوش کنید به سلسله گزارشهای «مستند انفرادی» کار وحیدپور استاد در سایت رادیو فردا) ایدهٔ اصلی از خوابیدن افراد باورمند در قبر برای ذکر قیامت و احساس مرگ و فاصله گرفتن از دنیا گرفته شده اما توسط حکومت برای فاصله گرفتن فرد از خود معترضاش و شکستن وی در کوتاه مدت استفاده شده است.
تابوت روشی برای فرسایش فرد با محدود کردن حواس وی و تغییر هویت افراد به صورت اکسپرس یا زودبازده است؛ بنا به گفتهی زندانیان سیاسی دههٔ شصت، این روش در آن دهه در زندانهای ایران معمول بوه است.
۳) سلولهای یک و نیم متر در دو متر که از قبر بزرگتر است اما فضای چندانی برای تحرک به دست نمیدهد. زندانی با حرکت اندکی با سر به دیوار میخورد. این انفرادیها آن وجه ایدئولوژیک خوابیدن در قبر یا تابوت را ندارد بلکه برای در فشار گذاشتن بدن و روان زندانی ساخته شده است و به آن وجه مذهبی داده نمیشود.
(نویسنده این زندان را در عشرت آباد تجربه کرده است صرفا به خاطر به همراه داشتن چند کتاب مجاهدین خلق در حالی که هیچگاه عضو یا طرفدار آنها نبوده و همواره منتقد انها بوده است) جمهوری اسلامی پس از دههٔ اول دیگر تلاش نمیکند زندانی را مومن بار بیاورد بلکه فقط هدف شکستن وی است.
در هر سه نوع سلول انفرادی در ایران پنجرهای به بیرون وجود ندارد و هواکشی نیز به چشم نمیخورد تا زندانی از نور و هوای بیرون محروم شود. همچنین در سلولهای ایران دستشویی وجود ندارد تا زندانی به نحو غیر ارادی مجبور به درخواست از زندانبانان شود و خود را برای یکی از حیاتیترین نیازهای خود بشکند.
تابوت روشی برای فرسایش فرد با محدود کردن حواس وی و تغییر هویت افراد به صورت اکسپرس یا زودبازده است؛ بنا به گفتهی زندانیان سیاسی دههٔ شصت، این روش در آن دهه در زندانهای ایران معمول بوه است.
۳) سلولهای یک و نیم متر در دو متر که از قبر بزرگتر است اما فضای چندانی برای تحرک به دست نمیدهد. زندانی با حرکت اندکی با سر به دیوار میخورد. این انفرادیها آن وجه ایدئولوژیک خوابیدن در قبر یا تابوت را ندارد بلکه برای در فشار گذاشتن بدن و روان زندانی ساخته شده است و به آن وجه مذهبی داده نمیشود.
(نویسنده این زندان را در عشرت آباد تجربه کرده است صرفا به خاطر به همراه داشتن چند کتاب مجاهدین خلق در حالی که هیچگاه عضو یا طرفدار آنها نبوده و همواره منتقد انها بوده است) جمهوری اسلامی پس از دههٔ اول دیگر تلاش نمیکند زندانی را مومن بار بیاورد بلکه فقط هدف شکستن وی است.
در هر سه نوع سلول انفرادی در ایران پنجرهای به بیرون وجود ندارد و هواکشی نیز به چشم نمیخورد تا زندانی از نور و هوای بیرون محروم شود. همچنین در سلولهای ایران دستشویی وجود ندارد تا زندانی به نحو غیر ارادی مجبور به درخواست از زندانبانان شود و خود را برای یکی از حیاتیترین نیازهای خود بشکند.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen