با نزدیک شدن به نوروز،به این فکر می‌کنم که چند سالی‌است که در غربت بوی عید را احساس نکردم،سفره هفت سین،دید بازدید و از همه مهمتر گرفتن عیدی...همه اینها چند سالیست که به یک خاطره و رویا تبدیل شده.در این چند سال با نزدیک شدن بهار قمه سنگینی‌بر دلم سنگینی‌می‌کند.
اما امسال دردهای زیادتری را احساس می‌کنم،با توجه به فضای حاکم بر ایران اینروزها مردم در شرایط بسیار بدی بسر میبرند،از یک طرف وضعیت اقتصادی بسیار وحشتناک که به واقع کمر مردم را شکسته حال هوای عید را بیرمق کرده و از طرف دیگر فضای سیاسی و دیکتاتوری رژیم که در سال ۹۱ سرکوب و خفقان را به اوج رسانده، شادی و نشاط را از جامعه بر چیده،از اینرو با توجه به گزارشات اخیر سازمان ملل مبنی بر بحرانی بودن شرایط زندگی‌در ایران و نقض آشکار حقوق انسانها توسط رژیم حاکم، بر خود واجب دانستم تا به عنوان یک ایرانی‌دور از وطن بخشی از جنایت و نقض حقوق بشر توسط رژیم آخوندی در سال گذشته را در حد توانم به صورت کتابی‌نوشته و به ارشیو تمامی‌فعالان حقوق بشر ایرانی‌که در این زمینه قلم میزنند اضافه کنم.
پیش از این با آرزوی ایرانی آزاد و سالی‌جدید پر از شادی و نشاط و سلامتی‌برای تمامی‌هموطنانم،از کاستی‌ها و یا نواقصی که در نشر این کتاب خاطره شما را آزرده می‌کند عذر خواهی‌می‌کنم.
علی‌اخوان پور
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen