درباره من سلام به همهٔ خوانندگان محترم: نظر به اینکه وبلاگ قبلی من:"نگاه من نگاه" برای هموطنان مقیم

Sonntag, 2. September 2012

ژیلا بنی یعقوب برای اجرای حکم حبس خود به زندان اوین رفت



سحام نیوز: ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری خود به زندان اوین رفت.
به گزارش کلمه، ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال زنان، ساعتی پیش برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری خود به زندان اوین رفت.
دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر کانون زنان ایرانی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جریان سرکوب های پس از انتخابات به همراه همسرش، بهمن احمدی امویی بازداشت و در خرداد ۱۳۸۹ به یک‌سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامه‌نگاری محکوم شد.
ژیلا بنی یعقوب در حالی برای اجرای حکم خود به زندان اوین رفت که همسرش، بهمن احمدی امویی که او نیز روزنامه نگار زندانی است، خرداد ماه امسال به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
انتقال احمدی امویی در حالی صورت گرفت که در حکم ۵ سال حبس تعزیری وی، تبعید وجود ندارد.
پس از مسعود باستانی و مهسا امرآبادی این دومین زوج روزنامه نگاری هستند که در همزمان در دو زندان متفاوت دوران محکومیت خود را طی می کنند.
هفته گذشته بهمن احمدی امویی در نامه ای به مناسبت تولد همسرش نوشته بود: “در سه سال گذشته هر لحظه انتظار بازگشتت به اوین را داشتم. با خودم می‌گفتم مانند بقیه زندانی‌هایی که هر دو هفته یک‌بار با همسر، مادر یا خواهرشان که در زندان زنان هستند، دیدار می‌کنند، من هم تو را پشت دیوارهای همان زندانی که خودم حبس می‌کشم، خواهم دید. برای همین خودم را ظاهراً برای آن لحظه آماده کرده بودم.تو در این مدت چند تایی حوله و ملحفه فرستاده بودی و من یکی –دو تایش را در کناری نگه داشته بودم تا هر وقت آمدی یک‌جوری برایت بفرستم.آن روزها نمی‌شد به راحتی وسایل ات را با خودت به زندان زنان ببری. من هم در این مدت برای اینکه تو بیایی و مبادا وسایل مورد نیاز و ضروری‌ات را نداشته باشی، چیزهایی را برایت آماده کرده بودم، یکی –دو قوطی قرص‌های تقویتی و ویتامین به همراه یک بالش کوچک. اما حالا که من و این وسایل در زندان گوهردشت کرج کیلومترها از تو دور هستیم، قرار است تو در زندان اوین باشی. از این همه بازی‌های روزگار تعجب می‌کنم، این همه مدت به زندان اوین نرفتی و حالا که من را به زندان رجایی شهر منتقل کرده‌اند، به آنجا می‌روی. نمی‌دانم چه بگویم؟با خودم می‌گویم با توجه به شرایط موجود به نظر می‌رسد دست کم تا چند ماه آینده یکدیگر را نخواهیم دید.”

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen