چکیده :فرض کنیم ما بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم؛ وقتی که خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند، این همه زندانی سیاسی داریم و پرونده های زیادی معلق مانده است، آیا بخش قابل توجهی از مردم نسبت به شرکت در انتخابات اشتیاق نشان می دهند؟ ما می گوییم نظارت در انتخابات که در قانون اساسی آمده است، آری، اما قیمومیت نه! نباید به نام نظارت بر مردم قیمومیت شود....
سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین کشورمان در دیدار با جمعی از نیروهای اصلاح طلب و خانواده های شهدای مازندران تاکید کرد: فرض کنیم ما بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم؛ وقتی که خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند، این همه زندانی سیاسی داریم و پرونده های زیادی معلق مانده است، آیا بخش قابل توجهی از مردم نسبت به شرکت در انتخابات اشتیاق نشان می دهند؟
وی با طرح این پرسش که آیا اصلاً انتخابات پرشور برگزار می شود؟ خاطرنشان کرد: ممکن است خود ما هم در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم، اما بالاخره اگر می خواهیم انتخابات پرشور باشد باید فضا باز شود، فضای امنیتی از میان برود و نیروهای امنیتی ونظامی در امر انتخابات دخالت نکنند و این امر باید تضمین شود. ما می گوییم قانون اساسی به طور کامل و جامع مبنا باشد. قانون اساسی اصل ولایت فقیه دارد، فصل حقوق ملت هم دارد. ما می گوییم نظارت در انتخابات که در قانون اساسی آمده است، آری، اما قیمومیت نه! نباید به نام نظارت بر مردم قیمومیت شود.”
سید محمد خاتمی در این دیدار ضمن اشاره به وضعیت فعلی کشور و موضوع انتخابات آینده، به سوالات و ابهامت حضار پاسخ داد.
مشروح سخنان رییس جمهور پیشین کشورمان را به گزارش وب سایت رسمی او با هم می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
هفته دفاع مقدس را گرامی می داریم و به روان پاک شهیدان درود می فرستیم و برای جانبازان و آزادگان آرزوی سربلندی و بهروزی می کنیم و به همه ایثارگران آفرین می گوییم و دفاع مقدس که مظهر ایمان، عزت، آرمان خواهی و دفاع از ارزش های انقلاب و تمامیت ارضی بود، بدون تردید همواره در خاطره ایران عزیز بزرگ خواهد ماند.
اجازه بدهید اندکی هم از جایگاه والای استان های شمالی کشور، نه تنها در جغرافیا –که البته مهم است- بلکه در تاریخ ایران زمین صحبت کنم. نقشی که این خطه در تثبیت و تقویت و اعتلای فرهنگی ایرانی- شیعی داشته بسیار مهم است و مطالبی که دوستان در این جلسه بیان کردند نماینده وزن و اعتبار مردم آن دیار است. این سخنان والا مطلب زیادی برای گفتن باقی نمی گذارد.
این را هم بگویم که یکی از خوشوقتی های من در انتخابات ۷۶ این بود که جناب آقای ناطق نوری که مازندرانی هم هستند، رقیب یا بهتر بگویم رفیقم بود.
نکته مهم دیگر این که اهل بیت علیهم السلام در شمال کشور و طبرستان و جبال جایگاه والایی داشته اند و این خطه یکی از مراکز مهم نشر معارف آن بزرگواران و نیز دفاع از راه و رسم مولی امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل بیت پیامبر اسلام بوده است.
اکثریت مردم ما شیعه هستند و غیرشیعیان ایرانی هم در ارادت به اهل بیت (ع) ممتاز هستند. انقلاب ما هم اسلامی بود؛ اسلامی که از مسیر اهل بیت می گذرد. آن چه شیعه راستین را در تاریخ پرآوازه می کند دو چیز است؛ عقلانیت و عدالت. در تاریخ به ما شیعیان “رافضی” هم گفته اند، زیرا جریانات افراطی وجود داشتند که خواستار روشهای براندازانه و تند بودند که ترکش آن نوع نگاه به شیعیان جعفری هم برخورد کرده است؛ در حالی که ائمه ما با همه شایستگی داعیه روی کار آمدن بدون خواست مردم را نداشتند و از توسل به شیوه های خشن و ناپسند برای رسیدن به هدف سخت پرهیز می کردند و پرهیز می دادند که این مساله بسیار مهمی است. روش اهل بیت این بود که مردم را رشد فکری بدهند تا آنجایی که به فرموده امیرالمونین(ع) «لولا حضور الحاضر وقیام الحجه بوجود الناصر وما اخذ الله على العلماء الا یقاروا على کظه ظالم ولا سغب مظلوم، القیتحبلها على غاربها ولسقیت آخرها بکاس اولها» (اگر حضور حاضرین نبود و اگر به سبب وجود یاران، حجتبر من تمام نمىشد و…، حکومت و زمامدارى را نمىپذیرفتم). اصلا روش ائمه ما روشی بوده است که مردم باید بخواهند تا حتی فرد شایسته مورد تائید خدا که منصوب هم هست، حکومت کند. و می بینیم که ائمه ما در مقطعی حساس که بنی امیه در حال زوال بودند و می توانستند عده و عُّده جمع کنند و حکومت ظاهری را بگیرند، اما این کار را نکردند؛ زیرا مردم خودشان باید بخواهند و تا زمانی که آنها رشد نکنند و به میدان نیایند حکومت حق برقرار نمی شود. به اعتقاد ما شیعیان حکومت مطلوب حکومتی است که “معصوم” در راس آن باشد. و معصوم هم می گوید اگر مردم رضایت بدهند و بخواهند حکومت می کند. امام علی(ع) می گویند که اگر مردم نخواهند روی کار نمی آیم. امام خمینی(ره) هم در پیام مربوط به اصلاح قانون اساسی در این زمینه صراحت دارند و می گویند ” از آنجا که مجتهدی که رهبر می شود و مورد انتخاب خبرگان ملت است و خبرگان منتخب ملت هستند، او بالضروره مورد قبول مردم و رأی او نافذ است” (بدین مضمون). یعنی اگر مردم کسی را نخواهند، او در اوج علم، عدالت و کمالات حکمش نافذ نیست. این، دیدگاه شیعی است؛
اما عقل و عدل. شما می بینید که فسلفه و علوم عقلی در شیعه-با وجود همه محدودیتها- رشد کرد و اگر دانشمندان شیعه نبودند، علوم عقلی اسلام خیلی ضعیف و لاغر بود.
و نیز عدلی که در اسلام هست و امیرالمومنین (ع) بیان می کند، فقط در اقتصاد نیست. البته این طرز تلقی بیشتر به خاطر مسائلی است که در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم در دنیا پیش آمد و واقعا ظلم های بزرگی به بخش های مختلف جامعه شد و این طور تصور شد که پایه ظلم ها و مشکلات بخصوص در قرون اخیر سرمایه داری است و درمان درد هم سوسیالیسم و کمونیسم است. خوب از آن به بعد مسأله عدالت اقتصادی همه چیز را بخصوص در جهان سوم تحت الشعاع قرار داد و به عدالت هم که امری جامع است ظلم شد. در حالی که عدالت در نظر اسلام و امام علی بسیار وسیع تر از عدالت اقتصادی است. البته عدالت اقتصادی مهم است، ولی همه چیز نیست. بخصوص اگر این طور تلقی شود که عدالت عبارت است از توزیع سرمایه های ملی و سرمایه بین نسلی به صورت یک بار مصرف میان جامعه.
عدالت اسلامی و شیعی خیلی وسیع تر از این است؛ اگر انسان در ذات خودش و به عنوان مخلوق خدا کریم است، حفظ کرامت انسان از مصادیق بزرگ عدالت است. اگر انسان طبق خواست خداوند و با دید صحیح اسلامی حاکم بر سرنوشت خویش است، دفاع از آزادی و رای او عین عدالت است. بی عدالتی این است که رای او محدود شود، حقوق او زیر پا گذاشته شود، بی عدالتی این است که در همه عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قضایی و عقایدی به ایشان ظلم شود.
شیعه از سوی دیگر براساس عملکرد پیشوایان بزرگ همیشه اهل وحدت بوده اند و بزرگان اهل سنت هم افتخار می کردند که شاگرد امام جعفر صادق (ع) هستند. امامان بزرگ اهل سنت ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد بن جنبل همگی اظهار محبت و ارادت به اهل بیت داشتند. یکی به خاطر دفاع از اهل بیت شلاق می خورد، دیگری به زندان می افتد. جناب شافعی هم می گوید “اگر حب اهل بیت، رافضی بودن است؛ من اولین رافضی هستم”. رابطه شیعه و سنی اینگونه است یا باید باشد. جمهوری اسلامی هم متعلق به همه مذاهب و اقوام و گروه ها است و خوشبختانه انقلاب ما منشاء تأسیس جمهوری اسلامی شد. یعنی اسلام در این انقلاب با جمهوری و جمهوریت سازگار است . یکی از وظایف عمده ما هم اثبات و دفاع از این مطلب است. تعبیر یکی از دوستان درست است که نباید بگوییم حرکتهای حکومت عین نظام و انقلاب است تا اگر بچه ما رفتار بنده رئیس جمهوری را ببینید بگوید اسلام همین است. و برای رفع این سوء تفاهم باید نقد نظام و حکومت آزاد باشد. و در این برهه حساس این که طرفداران و مدافعان واقعی جمهوری و اسلام سازگار با آن باید با مردم تماس داشته باشند و مدام این را توضیح دهید.
ما واقعا نمی خواهیم برای قدرت تلاش کنیم و زمینه آن هم الان فراهم نیست، زیرا راه مطلوب رفتن از مسیر فعالیت های مدنی است که متأسفانه خیلی از راه ها بسته شده است. می خواهیم در صحنه حضور داشته باشیم و از اسلام و انقلاب و حقوق و حرمت مردم دفاع کنیم و از روشهای موجود انتقاد کنیم؛ اگر راه فعلی درست است چرا جلو مخالفان و منتقدان گرفته می شود. البته اگر انتخابات آزاد برگزار شود و نقدها هم بشود، مردم انتخاب می کنند. هرکسی هم که آنها انتخاب می کنند مسؤولیت را می پذیرد و مردم هم مسؤول انتخاب خود هستند. همه ما مردمان عادی هستیم که مردم انتخاب می کنند و هزینه آن را هم می دهند و اگر درست نبود، ۴ سال بعد کس دیگری را انتخاب می کنند. این آزادی انتخاب است که برای ما مهم است نه اینکه چه کسی انتخاب می شود. بخصوص نسلی که وابستگی عاطفی شدید به انقلاب دارد، نگران این است که مبادا نسل جدید در مورد اسلام و انقلاب فکر بدی کند.
من بارها گفته ام که حذف اصلاح طلبان و همه منتقدانی که عملاً پای بند قانون اساسی هستند، زمینه دادن به کسانی است که می خواهند اصل انقلاب و جمهوری اسلامی نباشد. جدا کردن نسل جوان از اصلاح طلبان و جلوگیری از ارتباط تشکیلاتی آنان، به نفع حکومت نیست و به زیان همه است. در چنین شرایطی جریان هایی بخصوص برای نسل جوان محور و مطلوب می شوند که نه درد اسلام دارند و نه درد ایران.
حالا فرض کنیم ما بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم؛ وقتی که خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند، این همه زندانی سیاسی داریم و پرونده های زیادی معلق مانده است، آیا بخش قابل توجهی از مردم نسبت به شرکت در انتخابات اشتیاق نشان می دهند؟ و آیا اصلاً انتخابات پرشور برگزار می شود؟ ممکن است خود ما هم در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم، اما بالاخره اگر می خواهیم انتخابات پرشور باشد باید فضا باز شود، فضای امنیتی از میان برود و نیروهای امنیتی ونظامی در امر انتخابات دخالت نکنند و این امر باید تضمین شود. ما می گوییم قانون اساسی به طور کامل و جامع مبنا باشد. قانون اساسی اصل ولایت فقیه دارد، فصل حقوق ملت هم دارد. ما می گوییم نظارت در انتخابات که در قانون اساسی آمده است، آری، اما قیمومیت نه! نباید به نام نظارت بر مردم قیمومیت شود.
اگر اصل ۵۶ قانون اساسی که حق حاکمیت ملت بر سرنوشت را به رسمیت می شناسد مبنا باشد، هرکس در این کشور در چارچوب قانون عمل کند از تمام حقوق یک شهروند جمهوری اسلامی از جمله انتخاب شدن و انتخاب کردن برخوردار است. البته می توان از همین قانون اساسی هم انتقاد کرد، ولی براندازی نکرد. ولی امروز اگر کسی انتقاد داشت و بیان کرد می گویند این فرد التزام به اسلام و قانون اساسی ندارد و لذا ردصلاحیت می شود! مگر ساده است که ما اینگونه حکم کنیم؟ کسی که به قانون اساسی در عمل پای بند است باید از تمام حقوق شهروندی برخوردار باشد. مگر امام نگفت حتی مارکسیستها به شرط عدم توطئه آزادند.
اتفاقا اگر فضا باز شود و هرچه به این سو برویم، هم انقلاب محفوظ می ماند، هم بدبینی ها کم می شود، هم عقلانیت. خدا را شکر می کنم که با وجود همه سرکوبها و مشکلات و تنگناها، تفکر اصلاح طلبی جایگاه خوبی را در جامعه دارد. البته من هم معتقدم که افت پیدا کرده است و در دو، سه سال اخیر بعضی از جوانان از اصلاح طلبان ناامید شده اند و میگویند چه چیزی اصلاح شود؟ ما هم میگوییم راهی جز اصلاح طلبی نداریم و براندازی را نمی خواهیم و با کسانی هم که آن را می خواهند رابطه نداریم. تازه اگر خدای ناخواسته اوضاع به هم بخورد وضع همه بدتر خواهد شد. باید همین چارچوب حفظ شود اما نباید دایره نظام را تنگ کرد تا افراد بیشتری خود را درون آن حس کنند و از منابع کشور هم استفاده بهتری شود.درست است که ما نباید در برابر مطامع بیگانه تسلیم شویم، اما دامن زدن به دشمنی و هزینه گذاشتن روی دوش مردم که کار عاقلانه ای نیست. اینکه شعار عدالت بدهیم اما مردم روز به روز فقیرتر شوند صحیح نیست.
در ابتدای دیدار نیز شماری از حضار دیدگاههای خود را مطرح کردند که اهم مطالب بیان شده در پی می آید:
-انتقاد بدلیل عدم امکان رشد نیروهای ارزشی در کشور و انحصارطلبی، انزوای کشور، افزایش فساد و دین گریزی، فقر و..
-لزوم خودسازی و آمادگی نیروهای اصلاح طلب برای تقویت سرمایه های علمی و سیاسی و تاکید بر حضور اصلاح طلبان در صحنه نه برای کسب قدرت، بلکه برای بازگرداندن قطار به ریل انقلاب و درس گرفتن از تجربیات گذشته
-تاکید بر وجود یک محوریت در جریان اصلاحات برای هدایت نیروها و ابراز امیدواری برای دریافت نتیجه مثبت از انتخابات آتی ریاست جمهوری
-منتقد بودن بسیاری از خانواده های شهدا از وضعیت فعلی کشور و سیاستهای حاکم و در عین حال تاکید بر قرار داشتن در چارچوب نظام؛ تشکر بابت حضور در انتخابات مجلس نهم بدلیل تاکید بر قرارداشتن بر چارچوب نظام توسط چهره برجسته اصلاحات
-ضرورت ایجاد زنجیره های عمودی و افقی نیروهای اصلاحات و آمادگی نیروهای اصلاحات برای پرداخت هزینه در این راه
-علاقه مندی به ماندن در چارچوب انقلاب، با وجود تمام مشکلات موجود، ولی متأسفانه در محیط جوان و دانشگاه میان نسل امروز و نسل انقلاب فاصله زیادی ایجاد شده و بیشترین آسیب به گفتمان امام و انقلاب وارد می آید.
-مشکل اصلی در کشور، سوء فهم از غایت و هدف مورد نظر انقلاب اسلامی از سوی پاره ای از مصادر امور است؛ هدف عبارت بود از بهزیستی در دنیای امروز به علاوه تربیت نیروی طراز و این که جامعه دارای مزایای جوامع پیشرفته باشد. به علاوه مزایایی که دیگران فاقد آنند و ما آن را در اسلام می توانیم بیابیم. جامعه ای که در آن عدالت و آزادی در کنار یکدیگر و حق انتقاد نیز محفوظ باشد.
و علاوه بر این دچار سوء برداشت هم شدیم از جمله این که مشکل اصلی مردم مسائل اقتصادی (که بسیار مهم است ولی همه چیز نیست) دانسته شد و کرامت انسانی و تحکیم آزادی های اساسی مورد غفلت قرار گرفت و انتقاد کردن به مثابه از بین رفتن امنیت به حساب آمد و تحمل مخالفت و منتقد کاهش یافت و حاصل کار لطمه دیدن اعتماد اجتماعی است که انقلاب و جامعه را با مشکل روبرو می کند.
و نیز سوء فهم در غفلت از سرمایه اجتماعی و فقط توجه به سرمایه سیاسی از یک سو و مترادف دانستن وحدت با یکسان سازی و در نتیجه عدم تحمل رقیب از سوی دیگر.
-سخن رزمندگان دوران دفاع مقدس، بازگشت به ریل اصلی انقلاب است و انتخابات هم صرفا ابزاری برای احیای شعارهای انقلاب اسلامی است. لذا باید برنامه کلانی برای اصلاحات تدوین شود تا فعالیت اصلاح طلبان محدود به انتخابات نباشد.
-باید استراتژی و تاکتیکهای اصلاحات مشخص شود و سازمان ارتباطات اصلاح طلبان باید فعال شود.
-مشکلات معیشتی مردم و بویژه اقشار ضعیف، باعث دلسردی آنان می شود.