درباره من سلام به همهٔ خوانندگان محترم: نظر به اینکه وبلاگ قبلی من:"نگاه من نگاه" برای هموطنان مقیم

Sonntag, 7. Juli 2013

نگه‌داری چند ساله کودکان برای رسیدن به سن قانونی و در پی آن اعدام

علی‌ اخوان پور:

 852
در بین خبرهای همیشگی درباره اعدام‌های صورت‌گرفته در ایران، خبر اعدام «صابر شربتی» کسی که سال‌ها پیش در سن  ۱۵ سالگی مرتکب قتل شده، چشم‌گیرتر و تاسف‌بارتر است. زمانی که بخواهم درباره اعدام بنویسم، نخستین مواردی که به ذهن من خطور می‌کند، احترام به حق حیات برای همه مردم که به واسط حکم اعدام نقض می‌شود، برگشت‌ناپذیر بودن حکم اعدام, عدم کارآمدی آن در کاهش جنایت و هم‌چنین نقص‌ها و نارسایی‌های دیگر این حکم است. اگر درباره خبر اعدام صابر شربتی فقط این دلایل نوشته شود، جز تکرار که آن هم تاثیرگذار نیست کاری انجام نگرفته است ولی مصاحبه‌ای با وی که توسط «مریم یوشی‌زاده» انجام شده است، می‌تواند منبع و الهام‌بخش مطلب دیگری باشد.

***
در انتهای گفت‌وگوی خانم یوشی‎زاده با صابر شربتی، نظر صابر درباره برخی تک‌واژه‌ها پرسیده شده  و جواب‌های وی به این تک‌واژه‌ها، آن‌قدر با پاسخ‌های معمول دیگران متفاوت است که می‌تواند هم‌چون قلمویی شمای کلی از وضعیت و شرایط وی را در ذهن خواننده ترسیم کند. منشا ذهن آشفته و ناامیدی وی به انتظار چند ساله‌اش برای اعدام برمی‌گردد که باعث شده وی سال‌ها در انتظار حکم اعدام خود باشد. طبق قوانین کنوانسیون حقوق کودک، اعدام افرادی که در هنگام وقوع جرم کم‌تر از ۱۸ سال داشته باشند، ممنوع است ولی این قانون در ایران در بسیاری از موارد به شکل دیگری اجرا شده و این دسته افراد تا سن ۱۸ سالگی در حبس مانده و پس از آن به مانند «بهنود شجاعی» اعدام می‌شوند.
حکم اعدام برای کسی که در سن ۱۵ سالگی نه از روی عمد بلکه در یک نزاع خیابانی بدون هرگونه خواست و تصمیم قبلی کسی را به قتل رسانده است، هر چند ظالمانه است ولی ظالمانه‌تر از آن، نگه‌داری این افراد تا رسیدن به سن ۱۸ سالگی و سپس دار زدن آن‌ها است. به بیان دیگر، این افراد تا رسیدن به سن ۱۸ سالگی در برزخ مرگ و زندگانی می‌باشند و همان‌گونه که در فیلم‌سینمایی «شهر زیبا» نشان داده شده، عذاب و دردهای روحی این افراد تا سن ۱۸ سالگی بسیار بیش‌تر از اعدام است. رسیدن به ۱۸ سالگی برای این افراد، یعنی روزشماری برای مرگ که قرار است با خاموش شدن شمع‌های تولد ۱۸ سالگی، خورشید زندگی آن‌ها نیز برای همیشه غروب کند.
جز مواردی که برای نقض حکم اعدام در حالت کلی و هم‌چنین اعدام کودکان می‌توان خاطرنشان شد، نگه‌داری چند ساله کودکان برای رسیدن به سن قانونی و در پی آن اعدام، بسیار ظالمانه بوده و می‌توان نام آن را شکنجه نامید. شکنجه‌ای که ذره‌ذره و بسیار دردناک‌تر از دار زدن، زندگی را از فرد گرفته و وی را چیزی فراتر از مرده‌ای متحرک نمی‌کند.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen