علی اخوان پور:
خدا وکیلی یک پرسش برای من پیش آمده است .حسن روحانی درمدت زمانی بسیا رکم و با تبلیغاتی بسیار محدود یکباره سر زبانها افتاد .اصلاح طلبان که از خاتمی و رفسنجانی نا امید شده بودند به یکباره به دنبال روحانی راه افتادند .کار به جایی رسید که عارف کنار رفت تا راه برای روحانی هموار شود. تا اینجای قضیه مشکلی نیست مشکل دراینجاست که این ۱۸ میلیون رای دهند هدقیقا چقدر درباره آقای روحانی وسوابق ایشان مطالعه کرده بودند ؟ آیا از ارتباط ایشان با بمب گذاری آرژانتین و موضع ایشان درباره قضیه کوی دانشگاه تهران می دانستند ؟ اگر پاسخ مثبت است که باید گفت عجب قحط الرجالی درکشور حاکم شده است که ملت برود به چنین آدمی رای برود بعد هم درشبکه های اجتماعی بر سوابقش ماله بکشد و دوباره مانند زمان خاتمی سر دیگران را شیره بمالد.اگر هم پاسخ منفی است که باید گفت شما که از گذشته چنین آدمی خبر نداشتید فقط به استناد چند لینک درشبکه های اجتماعی و مثبت و منفی وفریاد زنده باد و مرده بادماله کشان ودستمال به دستان اصلاحات می خواهی سکان کشور را به دست چنین آدمی بسپاری؟براستی این ۱۸ میلیون نفردرذهن خود به چه می اندیشیدند که به یکباره نه گذاشتند و نه برداشتند مانند دوم خرداد ۷۶ البته ۲ میلیون رای کمتر «روحانی چی » شدند ؟بعد هم تعدادی از این ۱۸ میلیون بساط ماله کشی را درشبکه ها راه انداختند و با شورت گلی و ریش پروفسوری از پشت مانیتوراز بهار عربی کپی رنگی گرفتند که آی ملت آزادی و دموکراسی می خواهیم! آزادی برای چه ؟ برای رای دادن به یک نفر متهم به دخالت دراقدام تروریستی؟ حالا فعلا که ماه عسل روحانی با طرفدارانش است. اگر هم بگویی بالای چشمش ابرو جماعت ماله کش با رای منفی سروکله اش پیدا می شود که تونمی فهمی و ما مثل همیشه از دانایان هستیم.از من نفهم به شما دانایان نصیحت که شدیدا سرکارگذاشته شده اید.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen